در آیات قرآنی بیان شده که فرشتگانی هستند که از جلو به عنوان قائد کسی را می کشند و فرشتگانی از جلو به عنوان سائق، هل می دهند و به زور وادار به کاری می کنند.
خداوند بیان می کند که هر نفس انسانی دارای یک سائق و هل دهنده است: وَ جَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ؛ هر کسى مى آید در حالى که با او سوقدهنده و گواهى دهنده اى است.(ق، آیه 21)
از آن جایی که این آیه در سیاق آیات احتضار محتضر است، به نظر می رسد که نفس نمی خواهد از دنیا به آخرت برود و از همین رو، باید او را با زور وادار به خروج از تن بکنند و به سمت برزخ و آخرت سوق دهند.
اما با دقت نظر می توان دریافت که سائق های همه نفوس آدمی یکسان عمل نمی کنند؛ زیرا نفس تبهکار را با سیخونک و زور به سمت آخرت می برند؛ در حالی که نفس مومن و متقی را بدرقه می کنند.
در حقیقت، هر دو از پشت سر می آیند، با این تفاوت که سائق نفس مومن، برای بدرقه کریمانه در پشت قرار می گیرد و از دنیا به سوی آخرت بدرقه اش می کند و از آخرت نیز فرشتگانی به استقبال می آیند و کریمانه با گفتن : سلاما سلاما او را به بهشتی می برند، در حالی که خود آن بهشت نیز به استقبال به سمتش می آید؛ یعنی هم فرشته از پشت در دنیا او را بدرقه می کند و هم فرشتگانی به استقبال از بهشت می آیند؛ در حالی که خود بهشت نیز گام هایی برای نزدیکی بر می دارد و شتاب می کند تا به مومن متقی برسد و این گونه او را تکریم کند.(واقعه، آیه 26؛ ق، آیه 34؛ حجر، آیه 46؛ شعراء، آیه 90)
خداوند در باره این وضعیت مومنان متقی می فرماید: وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ ؛ و کسانى که از پروردگارشان پروا داشته اند گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند تا چون بدان رسند و درهاى آن به رویشان گشوده گردد و نگهبانان آن به ایشان گویند: سلام بر شما خوش آمدید در آن درآیید و جاودانه بمانید.(زمر، آیه73)
اما وضعیت کافران این طور است که این سائق آنان را با زور به سوی دوزخ و آخرت می راند؛ زیرا وقتی از چشمان قلب ایشان پرده های غفلت و گناه کنار می رود و چشمان ایشان تیز می شود و حقایق روشن و وضعیت آینده آشکار و هویدا می شود و تعلقات دنیا آنان را به خود می خواند، ایشان نمی خواهند به سمت آخرت بروند و روان از تن خارج سازند.(ق، آیات 18 تا 22) در این حالت است که سائق با زور ایشان را می راند. خداوند می فرماید: وَسِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَتْلُونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِ رَبِّکُمْ وَیُنْذِرُونَکُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَکِنْ حَقَّتْ کَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْکَافِرِینَ؛ و کسانى که کافر شده اند گروه گروه به سوى جهنم رانده شوند تا چون بدان رسند درهاى آن به رویشان گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گویند: مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نیامدند که آیات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به دیدار چنین روزى شما را هشدار دهند! گویند: چرا ولى فرمان عذاب بر کافران واجب آمد. (زمر، آیه 71)
اصولا انسان به وضعیتی عادت کند نمی خواهد ترک کند، از همین روست که حاضر به ترک شکم مادر نیست، از همین روست که او را از بطن و شکم مادر اخراج می کنند: و اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ.(نحل، آیه 78)